یادداشت مها

مها

مها

1403/10/5

        هر ١٢ داستان را دوست داشتم اما اتوبوس شميران و گل هاي شيراز را دوست تر . 
به نظرم وجه مشترك همه ي داستان ها پايان بندي فوق العاده خوبشون بود ، آنقدر كه گاهي ماتت مي برد ... 

*خيابان هاي اسلامبول و لاله زار دو جاد ي بهشتي ست كه از ميان خواب و خيال هاي ما عبور ميكند و پر از وعده هاي كيف آور و اتفاق هاي محسور كننده است : مغازه هاي پوشاك ( لباس هاي زير زنانه ، بدن نما ، با زرق و برق و تور و منگوله ) ، سينماها ، عكسهاي هنرپيشه هاي فرنگي ، كوچه برلن و سروصدايش،لات ها، متلك ها ، نيشگون ها ، و كتاب فروشي معرفت ته خيابان لاله زار ، مركز شعر و ادبيات دنيا ، آن همه كتاب ، آن همه كلمه ، آن همه فكر ، آن همه خوشبختي ! كلافه و گيج و دستپاچه ايم و براي بزرگ شدن عجله داريم . *

( از داستان گل هاي شيراز ، ص١١٢)
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.