یادداشت Bêhzad Muhemmedî
5 روز پیش
بخشی از متن کتاب: «دلیل چنین تصوری آن بود که به نظر میرسید عظمت امور سلبی از دایره ذهن میرندگان محض فراتر میرود که وجودشان اندک زمانی بیش نمیپاید و تختهبندِ گوشهای نه چندان مهم از عالم است.» -------- «وضع بشر» دومین کتابی بود که از هانا آرنت خواندم، ولی باید بگویم هنوز نتوانستم فلسفه و سبک نگارش این نویسنده را بهخوبی درک کنم. قطعا پیچیدگی متن اصلی و دشواری ترجمه در این موضوع نقش دارند. به کسانی که میخواهند آثار آرنت را بخوانند، پیشنهاد میکنم ترجمهها را با دقت بررسی کنند. اگر بهترین ترجمه هم برایتان سخت بود، شاید بهتر باشد وقت خود را صرف آن نکنید، چون احتمالاً جز خستگی چیزی نصیبتان نمیشود. در این کتاب، آرنت درباره کار، زحمت، کنش، استقلال و آزادی و... صحبت کرده است، اما راستش را بخواهید، نتوانستم مفهومهای اصلی را درک کنم. این کتاب از آن دست آثاری است که با این ترجمه، حتی اگر چند بار دیگر هم بخوانمش، بعید است چیزی متوجه شوم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.