یادداشت فاطمه خوران🇮🇷🇵🇸

خفته ی زیبا
        این کتاب رو سال 1400 شروع کردم ولی بعد از خوندن 40 ص از شدت هیجانی که بخاطر محاوره هاش تجربه کرده بودم کتاب رو بستم گذاشتم کنار تا هیجان و استرسم بخوابه و نتیجه این شد که خفته‌ی زیبا رو سال پیش خوندم و تموم کردم.
اول از همه باید بگم داستان این کتاب به نوعی ادامه دیو کوکی و دلبره (هر چند با شخصیت‌های متفاوت و داستانی غیروابسته به دیو کوکی) و حوادثی که درش اتفاق میفته بعد از حوادث و اتفاقات دیو کوکی و دلبره. بنابراین اگه قصد خوندن کتاب رو دارین اول دیو کوکی و دلبر رو بخونین. مخصوصا اینکه نویسنده تو دیو کوکی برای فهم دنیای داستانش به مخاطب فضاسازی‌های لازم رو انجام داده.
و اما برسیم به خود کتاب:
داستان جذاب و هیجان انگیزی بنظر من داشت هر چند من دیو کوکی و دلبر و زوج لوسی و مایلز رو خیلی بیشتر دوست داشتم. ترجمه و متن روون بودن. فونت کتاب نسبتا بزرگ و خیلی خوب بود و باعث شد من لذت بیشتری از کتاب ببرم چون هر صفحه رو خیلی زود تموم می‌کردم. محاوره های کتاب خیلی قشنگ بودن. در کل راضی بودم از خوندنش. 
اما در طول خوندن بنظرم رسید که نویسنده دوباره همون شخصیت های دیو کوکی و دلبر رو تقریبا با همون شخصیت پردازی ها دوباره تو این کتاب تکرار کرده. دنیل مثل مایلز مردیه قد بلند، درشت اندام، با اخلاقی نسبتا خشک (مایلز خشک تره البته) و پولدار البته. آیلا هم مثل لوسی دختریه با قد نسبتا کوتاه، ریز اندام، خوشگل و بشدت جسور و خوش صحبت که تحصیلات بالایی داره و تو حوزه ای کار میکنه که خطرناکه و توانایی دفاع از خودش رو هم البته داره (لوسی تفنگ داشت و آیلا خنجر و ستاره نینجایی و...). خلاصه موقع خوندن کتاب دوست داشتم به نویسنده بگم عزیزم از این ترکیب بکش بیرون و شخصیت‌های جدیدی خلق کن.
در پایان خوندن این کتاب رو به کسایی که از داستان های عاشقانه و تا حدودی کلاسیک با دنیای استیم پانک دوست دارن توصیه میکنم و امیدوارم بقیه کتاب های این نویسنده هم ترجمه و منتشر بشن.
      
9

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.