یادداشت

شکار
        یکی از هزاران داستانی که بر اساس افسانه دیو و دلبر نوشته شده.
به عنون یه خانم ۴۰ ساله که هنوز آثار ضعیفی از دخترک ۱۷ ساله رمانتیک و خیالباف درونش باقی‌مونده، از داستانش لذت بردم. علاوه بر خود داستان عاشقانه و جادویی، تصویرسازی‌های خوبی داشت و حسابی دردها، خوشی‌ها، ترس‌ها و نگرانی‌های شخصیت رو حس می‌کنی.
نویسنده خواسته پایانی متفاوت و به روز داشته باشه و تهش دلبر و هیولای انسان‌شده فقط با هم بودن و ازدواج نکردن که خب خیلی کارش رو خنده‌دار کرد و همه اون زحماتش برای بازآفرینی دیو و دلبر به هدر رفت.
ترجمه متوسطی داشت. پر از اشکالات ویرایشی ساده بود که با یه دور روخوانی رفع می‌شد. نمی‌دونم چرا اینطوری منتشر شده بود.
در نهایت به قولی یکی از نظرهای تو طاقچه: جذاب ولی بدون محتوا. مناسب برای خوندن در مواقعی که دلت یه کتاب رمانتیک و پایان خوش می‌خواد.

نکته اضافی:
یه جا خوندم همه داستان‌های کودکی ما که اغلب هم سوژه کارتون‌های دیزنی بودن، شخصیت‌هایی پر از مشکلات روحی و روانی بودن. یکیش همین دلبر که عاشق زندانبانش میشه و اینا تو زندگی واقعی نیاز به روان‌کاوی داره. فلذا چرا هنوز تو داستان از این طور ماجراها لذت می‌بریم؟
      
1

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.