یادداشت رعنا حشمتی
1401/12/14
توی ماشین، در راه برگشت خواندمش. و آنقدر گریه کردم که مردم. در مضیقهی (همینه املاش؟:-”) دستمال کاغذی هم بودم و...!!!! چرا باید بنویسند این رو؟ اذیتم کرد. اذیت. آزار روحی بود برام. و همین فقط... ! پس بش یک میدم. باورم نمیشد که تهش اینقدر میتونست فراموش کنه... پ.ن: ستایش نمیدونه خودش، ولی کتابش دستمه :)) :-” ممنون ازش.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.