یادداشت sin_alef
1403/12/30
آقای مجتهدی فرمودند: باید از کوه بالا برویم! عرض کردم: در مواقع عادی هم نمیتوان از این کوه صعود کرد چه برسد به حالا که برف سنگینی باریده و تمام کوه و راههای اطراف آن را فرا گرفته است! فرمودند: تا مولا داریم غصهای نداریم خودشان ما را راهنمایی میکنند! آقای مجتهدی از جلو و من از پشت سر ایشان میرفتم و سعی میکردم پای خود را در جای پای آقا قرار دهم. مدتی گذشت تا به قسمت نسبتاً هموار و مسطحی از کوه رسیدیم. فرمودند اینجا محل مأموریت ماست! و در حالیکه دستان خود را به صورت میکشیدند، گفتند: عجب عجب اینجا سه دانشجو در زیر برف پنهان شدهاند و از حضرت مسیح برای رهایی خود کمک خواستهاند! احمد آقاجان! کمک کنین تا برف ها را کنار بزنیم... پ.ن: هر قدر بر مقام عرفانی ایشان افزوده شد، افتادگی و تواضع ایشان هم بیشتر شد که #ادعا در #عرفان بالاترین سقوطهاست؛ 👈زیرا فرمودهاند خودبین خدا نبیند. #کتاب #در_محضر_لاهوتیان (زندگینامه، شیوه سلوکی، خاطرهها و رهنمودهای عارف بصیر و سالک روشن ضمیر حضرت جعفر آقای مجتهدی (قدسسره)) #محمدعلی_مجاهدی (#پروانه) #انتشارات_مستجار
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.