یادداشت سعید احمدی نژاد

از غبار بپرس
جان فانته،
        جان فانته، که امروز یکی از پیشگامان ادبیات مدرن آمریکا به حساب می‌آید، از آن‌دست نویسندگانی‌ست که در زمان حیاتش آن‌‌طور که باید قدر ندید و مادامی که زنده بود هیچ جایزه‌ی ادبی برنده نشد. زبان گزنده و نیشدار و سبک نوشتاری نامتعارفش در ترسیم واقعیت‌های جامعه سبب شده بود در زمان خود محبوبیت چندانی میان عموم مردم نداشته باشد و پیوسته برای چاپ کتاب‌هایش با ناشران دست و پنجه نرم کند.
مشهورترین آثار فانته چهارگانه‌ای را تشکیل می‌دهند که حول شخصیتی به نام‌ آرتورو باندینی می‌گردند. در این چهار رمان، که کمابیش اتوبیوگرافیک تلقی می‌شوند، رد پای زندگی شخصی فانته به وضوح  پیداست.
"از غبار بپرس"، که یکی از این چهارگانه است و از آن به عنوان شاهکار فانته اسم می‌برند، از جایی شروع می‌شود که آرتورو باندینی جوان به سودای نویسنده شدن تازگی از کلرادو به لس‌آنجلس آمده است؛ مثل خیل آدم‌های دیگری که تصور می‌کردند بلندپروازی‌هایشان در آن شهر محقق می‌شود. باندینی که تازگی داستان کوتاهی از او در یک مجله به چاپ رسیده، خود را نویسنده‌ای بزرگ می‌پندارد که قرار است کتاب‌هایی بیافریند که جهان از خواندنش انگشت به دهان بماند و داستان‌هایشان در کتابخانه‌ها کنار بزرگترین شاهکارهای تاریخ بنشیند.
آرتورو پیوسته در کوچه‌پس‌کوچه‌های لس‌آنجلس پرسه می‌زند و افکار و خیالات خود را برای خواننده بازگو می‌کند. به مرور که تجربیات مختلفی را از سر می‌گذراند شهر چهره‌ی خشن خود را نشانش می‌دهد و او را با فقر و انواع سرخوردگی‌ها آشنا می‌کند. در یکی از این پرسه‌زنی‌ها کامیلا لوپز، پیشخدمت مکزیکی‌تبار یک کافه، را می‌بیند و دل در گرو او می‌بندد و رابطه‌ی پیچیده و پرفراز و نشیبی را با وی آغاز می‌کند...
داستان که به صورت اول شخص و از زبان آرتورو بیان می‌شود لحنش غالبا محاوره‌ای و ساده است، چیزی که در زمان خود کاری نو و بدیع به حساب می‌آمد. با وجود این بی‌پیرایگی زبانی، فانته در توصیفاتش از ترکیب‌هایی استفاده می‌کند که منحصربه‌فرد است و به نوعی کارهای لویی فردینان سلین، نویسنده‌ی بزرگ فرانسوی، را به یاد می‌آورد.
سبک خاص ادبی، تصویرسازی‌های پیچیده، ترسیم واقع‌گرایانه‌ی لس‌آنجلس دهه‌ی سی میلادی، عشق پرشور نویسنده‌ای تازه‌کار به ادبیات و به زنی ناهم‌سنخ با خود، خواندن این کتاب را به تجربه‌ای یکه بدل می‌کند.
---------------------------------------------
دو ترجمه‌ از این کتاب در بازار موجود است که من ترجمه‌ی بابک تبرایی را از لحاظ انتخاب لحن بیشتر پسندیدم.

      
608

35

(0/1000)

نظرات

یه سوال به کسی که از سبک سلین خوشش نیاد این کتاب برا خوندن پیشنهاد میدین ؟ از متن یادداشت خوشم اومد ولی اون نکته اخر دلمو زد 
2

0

از لحاظ سبکی  و مضمونی به سلین شباهت داره، نثرش، اتوبیوگرافیک بودنش، رئالیستی بودنش، اصرارش به ترسیم محله‌های پایین‌‌شهر. با وجود این من فانته رو بیشتر از سلین دوست دارم. سلین خیلی اظهارنظرهای شخصی‌اش رو وارد داستان می‌کنه و به شدت بدبینه.
فانته با اینکه به سلین نزدیکه ولی مقلد اون نیست و جهان خودش رو داره. من پیشنهاد می‌کنم حداقل این کار رو ازش بخونید، چون نویسنده‌ی مهمیه.
مرسی از اینکه خوندین.🙏🏼
 

0

دقیقا خوب توصیفش کردین ، تو خوندن اثار سلین همین نگاه بدبینانه اش که منو ازار میداد و واقعا از یک جای به بعد نتونستم کتاباهاش ادامه بدم ، چشم میذارمش تو لیست برای خوندن با این متن و تعریف  شما نخوندنش حیف واقعا
@SaeedAh 

1

از لحاظ سبکی  و مضمونی به سلین شباهت داره، نثرش، اتوبیوگرافیک بودنش، رئالیستی بودنش، اصرارش به ترسیم محله‌های پایین‌‌شهر. با وجود این من فانته رو بیشتر از سلین دوست دارم. سلین خیلی اظهارنظرهای شخصی‌اش رو وارد داستان می‌کنه و به شدت بدبینه.
فانته با اینکه به سلین نزدیکه ولی مقلد اون نیست و جهان خودش رو داره. من پیشنهاد می‌کنم حداقل این کار رو ازش بخونید، چون نویسنده‌ی مهمیه.
مرسی از اینکه خوندین.🙏🏼

1