یادداشت محدثه ز

محدثه ز

محدثه ز

1404/4/11

        "حالا باید از پروردگار خود بخواهیم به واسطه‌ی انزوای روحانی پدران کاردینال، برای ما پدر مقدس جدیدی بفرستد. و در این ساعت باید اول از همه ایمان را به یاد آوریم و وعده‌ی عیسی مسیح را وقتی به کسی که برگزید فرمود: "تو پطرس هستی و کلیسای خویش را بر این سنگ بنا خواهم کرد و دروازه‌‌های منزلگه مردگان برابر آن قد نخواهند افراشت. کلیدهای ملکوت آسمان‌ها را بر تو خواهم داد."
"تا همین امروز هم نماد قدرت پاپ همچنان یک جفت کلید است. اما این کلیدها را به چه کسی باید سپرد؟ این، جدی‌ترین و مقدس‌ترین مسئولیتی است که در سراسر حیاتمان بر ما عرضه می‌شود و باید به درگاه خداوند دعا کنیم آن نصرت مطلوب خود را که همواره برای کلیسای مقدسش ذخیره دارد عطا کند و بخواهیم از او که ما را به مسیر انتخاب صحیح هدایت فرماید.""

‌
‌داستان مجمع سری با مرگ پاپ آغاز میشه و خواننده رو به پشت‌درهای بسته‌ برای انتخاب پاپ بعدی می‌برد.
اوایل کتاب به‌دلیل پرداختن به جزئیات ریتم کُندی برای من داشت، اما با آغاز روز اول رای‌گیری کتاب از نظر من جذاب‌ شد، و مدام این بیت تو ذهنم تکرار می‌شد، شاعر می‌فرماید:
واعظان کین جلوه در محراب و منبر می‌کنند
چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند

کاردینال‌های اعظمی که برخلاف آنچه که باید بی‌خطا و پاک نیستند، و بازی‌های سیاسی که برای به‌دست گرفتن قدرت اجرا می‌کنند و...
و اما پایان کتاب!
پایان رو دوست داشتم چون حدس نمی‌زدم، راز پاپ جدید و سیر انتخاب شدنش برام خیلی جالب بود اما پایان رو دوست هم نداشتم چون خیلی بدجا تموم شد! واقعا دوست داشتم کتاب ادامه پیدا می‌کرد و راز پاپ رو نه فقط خواننده بلکه عموم هم می‌فهمیدند و واکنش‌های دیگه هم می‌دیدیم.
×سه و نیم
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.