یادداشت زهرا دشتی

        مرثیه‌ای بر یک رهایی

مرثیه‌ای بر یک رهایی، مجموعه‌ای از ... روایت، پیرامون طلاق و جدایی است.
بعضی روایت‌ها توسط خود تجربه‌گر نوشته شده است و بعضی توسط نویسنده و از زبان تجربه‌گر و سه یا چهار روایتی نیز از زبان شاهدی نزدیک به تجربه‌گر.
از نگاه من، روایت‌ها از نظر قدرت و پرداخت در یک سطح نبودند. بعضی از روایت‌ها، شاید به خاطر رنج به خاطر آوردن خیلی سرسری با وقایع برخورد کرده بود. بعضی روایت‌ها که توسط ناظر بیرونی بود نتوانسته بود فضای حاکم بر شرایط زوج را نشان دهد و بیشتر صدای ذهنی نویسنده بود، اما بعضی روایت‌ها، علی‌رغم رنجی که نویسنده، موقع نگارش تجربه‌اش داشت، تا حد معقولی توانسته بود در انتقال آنچه که گذشته بود موفق باشد. یا این همه بیشتر آن‌ها درگیر نوعی پرده‌پوشی و خودسانسوری بود، یا حداقل منِ خواننده چنین برداشتی داشتم.
کتاب، موضوعی شیرین و خوشایند نداشت و برای خواننده عادی، گزینه‌ی دلچسبی نباشد. از طرفی دید دقیق و موشکافانه نیز در روایت‌ها، به آنچه گذشت یا دلایل و ... وجود نداشت. شاید از این لحاظ برای کارهای پژوهشی کمک کننده نباشد. از نظر تکنیکی هم روایت‌ها به صورت میانگین، سطح متوسطی داشت و قدرتمند نبود. در واقع برای خود من نیز گزینه‌ای نبود که به صرف موضوع سمتش بروم و به دلیل همراهی با حلقه کتاب مبنا، مطالعه آن را شروع کردم.
      
7

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.