یادداشت
1403/6/9
3.9
10
شغل ها بو دارند. دست آخر هر آدمی شبیه شغلش می شود آندریاس گفت مهم نیست کارگر موزاییک سازی باشی یا مدیر یک هتل بزرگ مهم این است که خودت باشی ببین چی تو را به این جا رسانده که از خودت دور شدی دنبال خودت بگرد، عباس پیداش می کنی** و چسبيد .... تماما مخصوص را می گویم ! اگرچه به زیبایی دو کتاب قبلی که از این نویسنده خواندم نبود اما در نوع خود کشش و جذابیت لازم را داشت جالبه بدونید این کتاب در ایران مجوز چاپ نداشت و در نهایت با ۱۰ صفحه سانسور چاپ شده و نسخه اصلی را خود نویسنده در صفحه شخصی اش به اشتراک گذاشت. از بین آثار معروفی با اختلاف سمفونی مردگان و سال بلوا را بیشتر دوست دارم و اما داستان درباره زندگی عباس ایرانی است که در آشفته بازارهای سیاسی مجبور به فرار از ایران و مدیر هتلی در آلمان میشود. او میماند و بی خبری از عشقش پری ، خاطرات کودکی مادری تنها پدری گم شده و آینده ای سراسر نا معلوم تلخ و تنها در غربت. کتاب نثر شیوا و روانی دارد به همان سبک ذهن سیال نوشته شده که ویژگی منحصر به فرد قلم عباس معروفیست پر از فلش بک هایی از حال به گذشته از رویا به واقعیت. .
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.