یادداشت
1400/10/28
بخشی از مقدمهی مترجم: «این کتاب با شصت سال تأخیر به دست مخاطب فارسیزبان میرسد، اما رنگ و بوی کهنگی ندارد. اغلب مسایل و پرسشهایی که هانا آرِنت در گزارش خود از محاکمهی آدولف آیشمن، یکی از مأموران ارشد رژیم نازی در اجرای سیاست «راه حلّ نهایی» به بحث میگذارد، هنوز پیش روی ماست و پاسخ درخوری نیافته است. آرِنت، به پشتوانهی نظریاتی که قبلاً در عناصر و خاستگاههای حاکمیت توتالیتار مطرح کرده بود، در این کتاب از «شرّ» نوظهوری سخن میگوید که نه از خبث طینت فرد، بلکه از هزارتوی بوروکراسی مدرن سرچشمه میگیرد، جنایات هولناک و فراگیری که خلاف جرائم عادی، تحت حمایت قانون انجام میشوند، قدرت افسارگسیختهای که اطاعت از آن ضامن بقای شهروندان و زمینهساز پیشرفت شغلی و اجتماعی آنهاست، اما وجودشان را از اندیشه و وجدان تهی میکند. در این شرایط، هر فرد عادی میتواند دست به جنایت بزند بیآنکه حتی لحظهای به معنا و آثار هولناک عمل خود «فکر» کند یا به «داوری» افعال خود بنشیند. تفسیری که آرِنت از شخصیت آدولف آیشمن در گزارش خود ارایه کرده است، مبتنی بر همین اندیشه بود و فرض رایج «هیولا»بودن شخصیتهایی مانند او را عمیقاً به چالش میکشد.»
9
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.