یادداشت نیما اکبرخانی
1401/4/28
داستان یوسف وار آقای کانگ را بخوانید و با نوع جدید و دردناکی از زندگی آشنا شوید. از آن رو نوشتم یوسف وار که آقای کانگ هم روزی به علت جرمی که پدربزرگ اش کرده ، به همراه سایر اعضای خانواده در سن 9 سالگی تشریف می برد اردوگاه کار اجباری یودوک. یک جورهایی مثل قعر چاهی که حضرت یوسف علیه السلام رفت. اردوگاه یودوک نسخه ای ملایم تر از گولاگ های شوروی است که حتی می توان در آن خانوادگی هم به زندگی ادامه داد. البته این ملایم که من می نویسم ان شاء الله که شما را گول نزند که مثلا فکر کنید در یودوک خوش می گذرد ! بگذریم جذاب ترین و طولانی ترین قسمت کتاب همین ده سال اقامت آقای کانگ در یودوک است که بسیار هم خواندنی است. نهایتا آقای کانگ به سئول می رسد و چنان پولدار می شود که بیا و ببین مثل جناب یوسف علیه السلام از قعر چاه و بدبختی تا اوج عزت و رفاه. جدای از داستان و روایت جذاب با حال و اوضاع دیکتاتوری ها هم می توانید آشنا شوید البته من اعتقاد ندارم همه ی محتوای این کتاب و نظرات سیاسی نویسنده درست و واقعی است. در نظر بگیرید که طرف یک پناهنده ی سیاسی است که اصلا نان و رزق و روزی اش در نوشتن در مورد سختی ها و بلایای کره ی شمالی است و ... یک جورهایی شبیه بعضی مزخرفاتی که رسانه ها و رسانه چی ها خارج نشین خودمان در مورد کشورمان می گویند. اما به همان نسبت هم می شود قدری فکر کرد و با قدری مطالعه ی بیشتر در این فضا رگه های واقعیت ها را پیدا کرد . نهایتا بخوانید تا بدانید آدمی چه میل عجیبی برای زنده ماندن در هر شرایطی دارد.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.