یادداشت Soli
5 روز پیش
از اول تابستون و حتی قبلتر میخواستم این کتاب رو بخونم، ولی میترسیدم. میترسیدم که خوب ازش سر درنیارم و... نمیدونم. بعد کتاب زبان اصلی قبلی که دست گرفتم رو هر کار کردم نتونستم تموم کنم و هی به خودم میگفتم که نکنه دچار نقص فنی شدهم و دیگه نمیتونم مثل آدم کتاب بخونم؟ امروز داشتم چند تا معرفی کتاب جدید میدیدم که از بینشون انتخاب کنم که یهو در طی یک اقدام ناگهانی، رفتم سراغ این کتاب. خبر خوب اینکه من نقص فنی ندارم! مشکل از کتاب قبلیه بود. کارمیلا رو خیلی دوست داشتم و تو یه نشست خوندمش، البته کوتاه هم بود. داستان خیلی ساده بود ولی واقعا به دلم نشست. اینکه کلی کلمهی جدید و زیبا توش بود و باید میرفتم دنبال معنیشون میگشتم رو هم دوست داشتم. نثر قدیمیش رو هم. تو زمان مناسبی هم خوندمش به نظر خودم، آخرین ساعات تابستون. :)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.