یادداشت
1401/7/25
کتاب «حدیث شب میلاد» به بازگویی وقایعی میپردازد که در شب میلاد آخرین حجت خدا حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه اتفاق افتاده است. در بخش اول کتاب با نام «حکیمه خاتون بانوی رازدار» به توصیف و معرفی این شخصیت مکرمه میپردازد و همچنین از وقایعی که در روز چهاردهم شعبان اتفاق افتاده صحبت میکند. در بخش بعدی کتاب در مورد ولادت سخنانی گفته شده است و این که اوضاع و احوال حضرت نرجس، حضرت حکیمه خاتون و حضرت امام حسن عسکری علیه السلام چگونه بوده و چه کارهایی انجام و چه صحبتهایی ردوبدل شد. بخش سوم بیشتر به توضیح رفتارها و گفتارهای امام یازدهم اشاره دارد که وقتی نوزاد متولد شد چه گفتند و چه کارهایی انجام دادند. در بخش آخر هم آقای «سید مجتبی بحرینی» نویسنده کتاب با آوردن یک روایت اشاره میکند که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و عمه بزرگوارشان مولود مطهر را «کریم علی اللّه» میخوانند و به تفضیل در مورد «کریم» و «کریم بودن» و «کریم علی اللّه» توضیح میدهد. از ویژگیهای خوب این کتاب که میتوان اشاره کرد این است که نویسنده در بعضی از جاها توقف کرده و شروع به توضیح برداشتهایی که از روایات و احادیث میشود، پرداخته. به عنوان مثال در بخش میلاد موعود بعد از اینکه بیان میکند که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به عمه بزرگوارشان سفارش میکند که سوره قدر را بر نرجس خاتون بخوانند به توضیح این میپردازد که چرا از میان تمامی سورهها سوره قدر را دستور دادند. و مطلب دیگر اینکه مولود در میان رحم که هنوز به دنیا نیامده عمه را در خواندن سوره قدر همراهی میکند و بسیاری موارد دیگر. وجود اشعار و شعرهای گوناگون در میان کتاب و متناسب با مطلبی که بیان شده، از دیگر ویژگیهای خوب کتاب است که از یکنواختی و خستهکنندگی کتاب میکاهد. لازم به ذکر است که نویسنده سه کتاب در این مورد نوشته است: «حدیث قبل از میلاد» که به بررسی روایات گوناگون و نویدهایی است که از آغاز خلقت انسان خداوند آن را بشارت داده و در ادیانهای مختلف از زبان پیامبرانشان بیان شده. «حدیث شب میلاد» کتاب حاضر که توضیحات لازم داده شد. «حدیث بعد از میلاد» که من هنوز نتوانستهام این کتاب را پیدا کنم و بخوانم. «اینک ای ولی من، حجت من، ای ابو محمد، حسن بن علی تو بر این قدمها بوسه بزن اصاله و نیابه، اصاله چون پدر هستی و این پسر را میشناسی و میدانی چه شخصیتی است و ما به تو چه گوهر گران قدری ارزانی داشتیم، ببوس این قدمها را که روزی فرا میرسد همین نوزاد امروز تو بر این قدمها به پاخیزد و به امر من قیام نماید. دست هستی که به پای فرزندت نمیرسد، به نیابت از هستی و کل وجود هم این قدمها را ببوس که همه آرزو دارند گلبوسهها تقدیم این قدمها نمایند. هستی در انتظار است روزی فرا رسد که مولود نیمه شعبان، همین نوزادی که امروز پاهایش بر روی دست پدر بوسهگاه اوست، میان رکن و مقام به پا خیزد و بر همین قدمها قیام نماید و آهنگ موزون و نوای دلربای: الا یا اهل العالم، انا الامام القائم، الا یا اهل العالم، انا الصمصام المنتقم، در دهد، و هستی را با این جملات جان بخش جان ببخشد و به وجد و سرور درآورد.» اللّهم عجّل لولیک الفرج امین پازوکی
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.