یادداشت مصطفا جواهری

        { خود اسم هم برای خودش چیزی است، این را لوک دیتریش نگون‌بخت می‌گفت. فقط اسم محبوبمان را هم که بدانیم یعنی کلی چیز برای دوست داشتن داریم‌. }


اولین کاری بود که از نوتومب می‌خواندم. هشتادونه صفحه تعلیق حساب‌شده. ماجرای دیدار دو نفر در فرودگاه. زمانی که پرواز یکی‌شان چند ساعتی به تعویق افتاده است. غیر از یک پنجم پایانی که تکلیف ماجرا مشخص می‌شود و من دوست داشتم که نویسنده زودتر حرف زدنش را تمام کند، باقی داستان خیلی حساب‌شده و درست بود. نشر چشمه هم این کار را جدیدا با یک طرح جلد بهتر ترجمه کرده است. یادم باشد عکس خودم، پیشنهاد خوبی برای طرح جلد رمانم نخواهد بود!
      
22

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.