یادداشت حسین درویشخادم
1402/11/6
قبلاً خلاصهای از کتاب خونده بودم و با دونستن پیرنگش رفتم سراغ خوندن کامل اون. بیشتر از یه ترجمه نخوندم که بخوام مقایسهشون کنم ولی کاش کتابخونهٔ مدرسه کتابی غیر از نشر فرهنگ عامه رو داشت. شاید بعداً ترجمهٔ دیگهای رو خوندم و تونستم از کتاب لذت ببرم. با این یکی که اصلاً نتونستم ارتباط بگیرم. در واقع من دربارهٔ «جاناتان مرغ دریایی» ریچارد باخ نظر نمیدم. دارم دربارهٔ ترجمه بنیامین رهدار و محصول نشر فرهنگ عامه حرف میزنم: «شلخته و درهموبرهم، به شدت mp3، ترجمه و تکتک کلمات شعاری، از لحاظ ویراستاری که هزاران مایل پایینتر از سطح تفکر مرغ دریایی ارشد...!» شاید اگه توانایی خوندن کتاب به زبان اصلی رو داشتم، همین کار رو میکردم. اون وقت احتمالاً داستان رو مثل تمثیلی از مثنویِ مولوی یا داستانی از عطار میفهمیدم و بیشتر باهاش ارتباط میگرفتم. در کل میتونم بگم طرح خود داستان با اینکه خیلی سادهست، زیباست. اما این ترجمهای که من خوندم، اثر ریچارد باخ رو به فنا داده بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.