یادداشت حلما سادات نیکبخت

        وقتی کتاب رو از جشنواره ی کتاب مدرسه خریدم، فکر می‌کردم با خواندن کتاب شاهد فراز و نشیب های رقابت بچه ها هستم ولی واقعا اینطور نبود. البته که من پشت کتاب رو خواندم ولی از روی جلدش هم قضاوت کردم، واقعا جلدش خیلی به چشمم میومد. 
نکته ی منفی ای که کتاب داشت این بود که آشفتگی ای داخلش اتفاق نمیفتاد و این باعث می‌شد که هی بخوام کتاب رو کنار بگذارم و دیگه به خواندنش ادامه ندم.
کتاب مثل بعضی از کتاب های دیگه تقسیم بندی شده بود و هر قسمت از زبون یکی از اعضای گروه گفته می‌شد قسمت های اول مربوط به زندگی هرکدوم بود ولی در آخر کتاب کم کم به مسابقات آنها اشاره ی کرد و کتاب زمانی داشت جالب می‌شد که اون رو تموم کردم. 
وقتی کتاب روشروع کردم احساس کردم که داستان داره داخل یک دهکده اتفاق میفته ولی وقتی که جلوتر رفتم دیدم نه تازه این زندگیه یک نفرشون هست. 
واقعا واقعا هیچ نقطه ی آشفتگی ای نداشت و انگار داشتم فقط روزمره های یک گروه و چگونه شکل گیریه اونها رو مرور می‌کردم.
 اما نکته ی مثبت کتاب، دوستی یکی از معیار های اخلاقی این کتاب بود. این که چطوری باهم دوست شدن معلمشون یک گروه درست کرد و تونستن باهم این مسابقات علمی و سوالاتی عمومی که ازشون پرسیده می‌شد رو پشت سر بگذارند.
      
25

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.