یادداشت احلی احسنیان
2 روز پیش
تاحالا شده کتابی رو در زمان مناسب، دقیقا همون وقتی که بهش نیاز دارید بخونید؟ مسئلهی اسپینوزا دقیقا برای من اینطوری بود. وقتی رفتم کتابفروشی، اصلا برنامهای برای خریدنش نداشتم، یه جورایی انگار اون پیدام کرد:) و خوندنش توی این یک هفته و فضای ذهنیای که درست کرد برام و اتفاقات دیگهای که در خلال خوندنش افتاد برام، شدیدا برام لازم بود و البته لذت خوندن کتاب رو هم دوچندان کرد. مسئلهی اسپینوزا یه رمان فلسفی-روانشناختیه که اروین د یالوم با ترکیبی از شواهد و واقعیت، و تخیل خودش نوشته. در طول کتاب، دوتا سیر داستانی دنبال میشه: در قرن 17ام، اسپینوزای جوان که راه خودش رو از جامعهی یهودیای که توش بزرگ شده جدا کرده، و در قرن بیستم، آلفرد روزنبرگ که با وجود اعتقادت شدیداً یهودیستیزانهش، بدون اینکه خودش بخواد، شدیدا تحتتاثیر اسپینوزا قرار میگیره. به نظر من، اگر به زندگی و فلسفهی اسپینوزا علاقهمندید، اگه سعی کردید آثار خودش رو بخونید و نتونستید (چون واقعاا خیلی سختخوان و سنگینن)، یا حتی اگه خوب اسپینوزا رو نمیشناسید:)) به نظرم خوندن این کتابو از دست ندید. *اگه یه کتاب مقدس دم دستتون داشته باشید موقع خوندنش، تجربهی جالبی میشه. تو کتاب بعضی جاها قسمتایی از کتاب مقدس کوت میشه و برگشتن و خوندن اصلش برای من خیلی جذاب بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.