یادداشت محمدماهان بوذری
6 روز پیش
“هیولاهای موحش بیشمارند … ولی هیچ یک موحشتر از هیولای فقر نیست” اولین اثری بود که از درونمات میخوندم و به شدت قوی بود. یک درام فوقالعاده قوی. متن پشت کتاب: «در دراماتورژیِ دورنمات، فقر نیرومندتر از ملاکهای اخلاقی بشر است. در ملاقات بانوی سالخورده نیروی ثروت کلیهٔ ملاکهای باارزش را بیاعتبار میکند و از بیگناهان جنایتکار میسازد.» نکتهٔ جالب و شاید حاشیهای که در شخصیتهای داستان به نظرم اومد -علاوه بر شخصیتپردازی تقریباً پختهای که داشت- این بود که میشد هر کدام از شخصیتهای آن شهر کوچک را تیپها و نمادهایی از همان شخصیتها، در جامعهٔ کلانتر و در مقیاس بزرگتر دانست و این باعث میشه که درونمایهٔ اصلی داستان، قابلیت بررسی در سطح جهانشمول رو داشته باشه. ضمناً اگر فیلم dogville رو دیده باشید، احتمالا شباهتی میان این اثر و اون فیلم پیدا خواهید کرد؛ به شخصه این شباهت رو حس کردم. هم در فضای داستان که شباهتش خیلی پررنگ به چشم میخوره و خیلی کم هم در درونمایهاش.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.