یادداشت Aylin𖧧
1403/4/18
امتیازی که اولش به این کتاب دادم پنج ستاره بود. اما الان یه ستاره کم میکنم چون متوجه شدم بخشی از داستان خیالی بوده. خب من این کتاب رو خیلی زودتر از چیزی که موقع شروعکردنش فکر میکردم، تموم کردم و خیلی خیلی دوستش داشتم. داستان خیلی خوب به هدف و مفهومی که آقای نویسنده در نظر داشته، رسیده. نحوهی روایت، افکار و احساسات هر شخصیت و شک و تردیدی که وجود هر کدوم رو فرامیگرفت، و همچنین پایان قابل درک داستان، همگی به دلم نشستن. اما بعد خوندن کتاب، رفتم و یهکم درمورد شخصیتها تحقیق کردم تا دوباره دچار بلایی نشم که بعد خوندن کتابِ "وسوسههای ناتمام" سرم اومد. یه مصاحبه از نویسندهی کتاب هم خوندم و متوجه شدم که: شخصیت عبدالله توی کتاب نامیرا، در واقع دو بخش داره. یک بخش خیالی -از ابتدای داستان تا ملحقشدن عبدالله به همراهان امام- و یک بخش حقیقی (عبدالله بن عمیر در حقیقت یکی از شهدای کربلاست). عمرو بن حجاج هم در واقعیت یکی از کسایی بوده که با نوشتن نامه، امام حسین علیه السلام رو به کوفه دعوت میکنه اما بعد به عبیدالله بن زیاد میپیونده. تو داستان هم تقریبا همین شکلیه؛ اما توی داستان یه ارتباط و رفاقتی بین عبدالله و عمرو هست که تو واقعیت همچین ارتباطی بینشون وجود نداشته. ربیع و سلیمه هم همونطور که حدس میزدم شخصیتهای خیالی هستن. خلاصه که من این کتاب رو خیلی دوست داشتم؛ اما اگه بخوام بهتون پیشنهاد بدم که بخونیدش، باید ازتون خواهش کنم که حواستون به ترکیب وقایع و خیال توی داستان باشه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.