یادداشت فاطمه زیارتی

طعم سیب زرد
        طعم سیب زرد

کتابی که احتمالا برای نوجوان نوشته شده است اما چندان مناسب نیست!
داستان در مورد پسری نوجوان به نام سیناست که در کودکی پدرش آنها را رها کرده. سینا درگیر اضطراب، وسواس، کابوس و شب اداری‌ست و با طرحواره رهاشدگی دست و پنجه نرم می‌کند. مادر سینا زنی مهربان است که به افغان‌ها کمک می‌کند. نثار همکلاسی افغان اوست و از وقتی می‌فهمد نثار ایران به دنیا آمده و هیچ وقت افغانستان را ندیده توجهش به او جلب می‌شود. سینا در حالی که دوست دارد به نثار نزدیک شود از واکنش باقی دوستان و همکلاسی‌هایش می‌ترسد. طعم سیب زرد داستانیست از کشمکش های درونی سینا و تلاشش برای رهایی از ترس و اضطراب و پنهان کاری.
کلید واژه ها: اضطراب، شب ادراری، جدایی والدین، کابوس، مهاجرت، کودکان افغان، طرحواره رهاشدگی، وسواس، عدم اعتماد به نفس و عزت نفس
***
شروع داستان، پاراگراف اول و همان صفحه‌ی اول بسیار قدرتمند بود و قلاب خودش را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند. اما متاسفانه این تعلیق ادامه پیدا نمی‌کند. سوژه‌ی خوبی داشت اما با پرداخت بسیار بد این سوژه حرام شده. تلاش نویسنده برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب در همه‌جای متن قابل مشاهده است و این نقطه ضعف بزرگیست. پیام داستان بسیار مستقیم ارائه می‌شود و کتاب را شعاری می‌کند. نثر کتاب، شخصیت پردازی، فضاسازی و توصیف بسیار ضعیف است. متن بیشتر شبیه گزارش است در حالی که می‌توانست با توصیف و فضاسازی و ایجاد تنش‌های واقعی داستان را خواندنی تر کند. دیالوگ‌ها به شدت ضعیف و مصنوعی. بعضی بخش‌ها دور از واقعیت بود و فقط نویسنده سعی داشت ارزش‌هایی را القا کند. 
کتابی بسیار ضعیف، شعارزده و نخواندنی...
      
6

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.