یادداشت روشنک
1404/1/2
<< به ژرفا نگاه کن ، ژرفا هم به تو نگاه می کند.>> کیدن اتفاقات شوم را پیشبینی می کند ، از جسم خود خارج می شود و تبدیل به همه چیز یا شایدم هیچ چیز می شود، روی یک کشتی زندگی می کند و عادات بهم ریخته دارد! آخر سر هم همین چیز ها پای او را به بیمارستان روانی و ... باز می کند اما او مطمئن است که دیوانه نیست ولی مگر دیوانه از دیوانه بودن خود اگاهند؟ این خلاصه اتفاقات این کتاب و مطلبی که ارائه ی دهد هست. ما توی این کتاب ذهن انسان رو می بینیم و می فهمیم که این بیماری ها چقدر برای خود فر و اطرافیانش زجر اوره. از همه مهم تر می فهمیم که گاهی درمان شدن خیلی سخت تر از دیوانه ماندن هست. می فهمیم قضاوت کردن اینجور افراد اشتباهه . البته اول کمی نامفهوم بود اما از اونجایی که خودم هم ذهن در هم برهمی دارم سری متوجه چگونگی کارکرد ذهن کیدن شدم و احساس درک شدن پیدا کردم . البته که من دیوانه یا دچار اسکیزوفرنی نیستم، اما ذهن آشفته و مغز مشکوک و خیالات عجیب زیادی شبانه روز مرا شکنجه می دهند و خواندن این کتاب به من آرامش داد
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.