یادداشت امیر عرب معصومی
1401/5/13
4.4
2
هابز از اصحاب مشهور نظریه قرارداد اجتماعی است. در این نظریه بر خلاف نظزات افلاطون و ارسطو، دولت چیزی طبیعی و فرای اختیار انسان نیست، بلکه عملی آگاهانه و ارادی توسط انسان برای رهایی از وضع طبیعی وحشیانه و خریدن امنیت با ایجاد دولت است. در واقع انسان آزادی خود را می دهد تا امنیت بگیرد. از نظر هابز نیز مهمترین کارویژه دولت همین تامین امنیته. از نظر هابز مردم هیچ وقت و تحت هیچ شرایط و دلیلی حق شورش بر حاکم را ندارند چرا که خلاف قرارداد ذکرشده است و امنیت را به خطر می اندازد. مطمئنا اینکه هابز در روزگار پر آشوب و فاقد امنیت جنگ داخلی انگلستان می زیسته، بر نوع تفکر او و توجه ویژه اش به امنیت و فداکردن آزادی به پای آن تاثیرگذار بوده. نظریات هابز یک نتیجه مهم داشت: او به استبداد و سکولاریسم پایه علمی می ده و با این کار به نظریه خاستگاه الهی شاهان ضربه می زنه. اولین اثر فلسفه سیاسی به زبان انگلیسی. موضوع: سیاست قدرت و دولت اولین شرح جامع دولت مدرن: ویژگی دولت مدرن: جدایی دین و دولت. دولت: انسان مصنوعی هدف تشکیل دولت: حراست و دفاع از انسان قدرت: سیال و فراگیر: تشکیل اساس کل زندگی اجتماعی و ایجاد حوزه های مختلف زندگی چون اقتصاد و... مالکیت: پیدایش مالکیت نتیجه دولته. چون وقتی دولتی نباشه، جنگ و درگیری و آشوب بین همسایه با همسایه جریان داره و در صورت نبود امنیت و قانونی که دولت پشتوانه اون هست، مالکیت نیز معنای خاصی نداره.. عدالت: جایی که دولت نباشه، هیچ چیز در آنجا ناعادلانه نیست. یعنی اول باید یک قدرت اجبارگر وجود داشته باشه تا همه آدما رو به یک میزان به خاطر ترسی که از تنبیه شدن دارند رام بکنه.
(0/1000)
نظرات
1403/5/23
سپاس از یادداشت. ولی یه نکته و سوال برام پیش اومد. افلاطون و ارسطو تا جایی که میدونم دولت و حکومت رو "چیزی طبیعی و فراتر از انسان" نمیدونستن! وقتی افلاطون در مورد نفی مردم سالاری صحبت به زبون میاره و مثل استادش میگه دولت باید چنان باشه و چنان، طبیعتا این برداشت نمیشه که دولت یک چیزی فراتر از انسان هست. برداشت دوم از یک چیز طبیعی یعنی مثل طبیعت ارگانیک هست. افلاطون نمیگه دولت مثل طبیعت هست، میگه باید مثل طبیعت اعتدال داشته باشه. اینکه نگاهی طبیعت گونه به سیاست داره منظورش این نیست که در دنیای خارج از بُعد اختیار داره سیر میکنه. ارسطو هم در مورد مردم میگه هم موضوع اصلی هستن و هم فاعل اصلی. یعنی به نوعی همه چیز دور حول مردم میگرده. و این نکته هم حائز اهمیت هست که افلاطون در دو دسته بندی 6 مورد رو برای یک سیاست مناسب ذکر میکنه که فقط یکی از اون ها حراست یا به قول توماس هابز امنیت هست.
1
0
1403/5/30
1