یادداشت پریااااا

پریااااا

پریااااا

20 ساعت پیش

        متاسفم که جمله‌ام رو با این آغاز کنم و از صدا زدن فرانکنشتاین تحت نام "هیولا" لذت نمی‌برم، اما کمی فکر می‌کنم که برای توصیف بهتر، این کلمه مناسب‌تر از هر کلمه‌ی دیگه‌ای باشه.

مردی که از سر کنجکاوی و سر به سر گذاشتن با علم، خلق میکنه. و مخلوقش  در چیزهایی مثل قدرت و توان تحمل سرما و گرما و سختی روزگار، قدرت جسمی، ابعاد(بسیار بزرگتر از انسان) برتری داره. اما در چیزی به قدری نقص داره که بقیه‌ی هویتش رو بپوشونه و "زشتی" نامیده بشه. اونقدری زشت و قبیح که ترسناک انگاشته بشه.  (البته اگر از کلمه‌ی انگاشته درست استفاده کرده باشم) و اونقدری از زیبایی های انسانی فاصله داره که هرگز چیزی مثل دوست داشته شدن رو درک نمی‌کنه.

موجودی که درد رو حس‌ می‌کنه و نیاز به احساساتی کاملا انسانی داره. اما مگه این چیزها به این چنین چیزی تعلق دارن؟ میتونم از خودم بپرسم که آیا من این حق رو دارم که نیازها و احساسات یه قناری رو داشته باشم یا نه؛ یا اینکه خلقتم موجب محدودیتم در دارا بودن چنین چیزیه. اما انسان ها بارها در تلاش برای ثابت کردن این بودن که بله؛ ما میتونیم نیاز های موجودات دیگر رو طلب کنیم، چرا که حتی اون نیازها جزو متعلقات جانوری خاص محسوب نمی‌شن. پرواز کردن یا توی دریا فرو رفتن و زیر زمین رو گشتن جزو مسائل روزمره‌ی موجودی که روی زمین زندگی می‌کنه نیست؛ اما کاریه که انجام می‌ده.

پس اگر ما انتظار داشته باشیم که حق داشتن احساسات انسانی رو به " هیولا" ندیم، کمی بی‌انصافیه. کمی بیشتر از کمی. هر چند این موضوع ما رو مسئول به حق رسوندن "هیولا" نمی‌کنه، اما خالقش رو بله.  اینکه شرایطی باشه که این موجود بتونه به کمترین خواسته هاش برسه. نیازهایی که توی اون هرم مازلو نوشتن،  دست کم به بخشی که راجب تفکرات و احساسات انسانیه. دلیل تاکیدم در این موضوع هم اصرار خود "هیولا"ست. شور و شوقی ستودنی داشت برای هم صحبتی. و کاش جرئت کافی داشته باشم که هم صحبتش باشم. اگر هم نه، چشمام رو می‌بندم و بهش نگاه نمی‌کنم و صحبت می‌کنم. بی‌احترامی محسوب می‌شه اما دست کم کلمه‌ای بینمون رد و بدل می‌شه. 

درسته که شاید این "هیولا" با داشتن هم‌نشینی مشابه با خودش، ممکنه بلاهایی رو به وقوع بیاره.  من هم ترس رو درک می‌کنم. من هم می‌دونم که ممکنه وحشتی بر انسان‌ها غلبه بشه که هنوز نمرده باشن اما در جهنم زندگی کنن. 

اما با هر چیزی که گفته بشه، که کاش بیشتر راجب بخش دوم حرف می‌زدم اما حوصله‌اش رو ندارم، در پس ذهنم یه قانونیه که روی هیچ دیواری نوشته نشده  اما بارها گفته شده. "خالق مسئول مخلوقش است."  
      
5

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.