یادداشت فاطمه شایان پویا

        " ...آقاجان! تو خیلی بزرگواری، ما همین اندازه می خواهیم که تو را ببینیم و با تو باشیم و با تو حرف بزنیم. بیش از این چیزی حالیمان نمیشود.
تنها یک حرف داریم و آن هم این است که نمیدانیم چه می خواهیم. آمده ام با تو حرف بزنم چون تو خوب آقایی هستی، اصلا معاشرت با تو شیرین است، نشستن با تو لذت دارد، دیدن جمال تو لذت دارد، حضور در محضر تو شیرین است. من غیر از این چیزی نمیفهمم...
آقا جان... ممنونم."
.
"...باید باورم شود که وقتی به امام‌ سلام میدهم، او پیش از من سلام کرده است..."
. .
برش هایی بود از #رمان زیبای #پنجشنبه_فیروزه_ای نوشته #سارا_عرفانی عزیز و بزرگوار و نشر #کتاب_نیستان.
.
این کتاب رو دوست داشتم به چندین دلیل:
این کتاب از لحاظ فرم و محتوای داستان نویسی، یه کار کاملا حرفه ای محسوب میشه و تکنیک های نویسندگی خیلی ماهرانه توش رعایت شده که نشون میده کار ذهن و قلم یه نویسنده با تجربه ست.
شاید از معدود کتاب هایی باشه که در میان داستان کمی وارد مباحث معرفتی #زیارت شده و بدون زیر سوال بردن عادت های مختلف زائرها و قضاوت در مورد اون ها، همه رو در کنار هم مطرح کرده و بهترین اطلاعات رو هم برای مخاطب ارائه داده.
با وجود معرفی قهرمانان اصلی داستان به عنوان دو انسان کامل و استوره ای که کمی حرص دراره، باز هم تلاش آدم های معمولی رو برای متحول شدن و پله پله بالاتر رفتن، خوب منتقل کرده.
جزء کتابای خوبیه که باید بادقت باهاش پیش رفت تا متوجه شد چی به چیه و الان راوی کیه. من این مدل کتابارو واقعا دوست دارم.
با وجود اینکه از لا به لای حرف ها و نوشته ها، میشه ختم بخیر شدن این ماجرا رو فهمید، باز هم داستان، ایرانی و با چیزی که ما انتظار داریم تموم نمیشه و این یه نقطه مثبت بزرگه.
و ...
.خلاصه اینکه موفق شدم در راه سفر مشهد تمومش کنم. و خوشحالم که این سفر رو برام زیباتر کرد.
      
5

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.