یادداشت نعیمک
1403/9/24
من کتابی را به خاطر آشنایی با اشخاص نمیخرم. این اولین بار بود که به خاطر آشنایی با مترجم کتابی را خریدم. چون اطمینان داشتم آنچه که انتخاب کرده است مهم است. من از دورفمن چیزی نخواندم اما برایم صدایی بود شبیه یوسا البته مردمیتر و بدون آن کلیشههایی که یوسا در «سور بز» به آنها چنگ میزند. کتاب همسو با من نبود. اما باید بگویم که صحنهها و آدمها و حوادث برای همین روزهای ما بود. برای این روزهایی که جان در بدنمان پر پر میزند. (بهار 02) دورفمن نگاهی انسانی و همسو با مردم دارد. وجههای سیاسی هم دارد اما وقتی این داستانها را میخواندم «جماعت» اهمیت بیشتری داشت. بله، او هم در دل داستانها می خواهد صدای اعتراض خودش را بلند کند اما درگیر کلیشه و «جار زدن» نیست. روایتش را میگوید. و این چیزی است که اغلب در هنرمندان ما گم است و این وجههای بود که برای من جالب بود. ماجراها مدام تو را از داستان میکَند تا به روایتهای شخصیتر خودت سرک بکشی. به آدمها و شرایطی که در واقع با آنها زندگی میکنی و عجیب بود که در وِر دیگری از دنیا هم آدمها رنج میبرند. شاید عین به عین مثل ما.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.