یادداشت مسیح ریحانی

        برای منی که زیاد اهل خواندن ناداستان و جُستار نیستم، این کتاب حکم باب آشنایی با این دسته از کتاب‌ها را داشت. کتاب فرمت خاصی دارد. جستارها بسیار کوتاه‌اند که اصطلاحا به آن‌ها «جستار برق‌آسا» می‌گویند. «فابیو مورابیتو» شاعر و نویسنده‌ی ایتالیایی است که در ۱۵ سالگی به کشور مکزیک می‌رود و شروع به یادگیری زبان اسپانیایی می‌کند. حالا او در مکزیکوسیتی زندگی می‌کند، به اسپانیایی می‌نویسد، از چهره‌های شاخص ادبیات مکزیک است و همچنین برنده‌ی عالی‌ترین جایزه‌ی ادبی مکزیک شده است!

📚 در پشت جلد کتاب چنین آمده است:
«فابیو مورابیتو» در این کتاب با زبانی کنایه‌آمیز و اغلب شوخ از تجربه‌ی نوشتن، ترجمه، کلنجار رفتن مدام با زبان، دوزبانگی و زیستن در قلمروی کلمه‌ها می‌گوید.

نویسنده در این مجموعه‌ی جستارها به موضوعات متنوعی از زندگی روزمره تا تأملات فلسفی درباره‌ی زبان، نوشتن و هویت می‌پردازد و از چنان زبان بی‌پرده و همه‌فهمی استفاده می‌کند که مطالعه‌ی اثر را به تجربه‌ای لذت‌بخش برای هر خواننده بدل می کند.
یکی از جذاب‌ترین موضوعاتی که در کتاب ارائه می‌شود تحلیلی است که نویسنده درباره‌ی زبان مادری به عنوان نقطه‌ای از وابستگی عاطفی ارائه می‌دهد. زبانی که در عین نزدیکی، گاهی تعمدا سعی می‌کنیم که از آن فاصله بگیریم یا آن را گم کنیم. «مورابیتو» معتقد است که خاصه آن دسته از نویسندگانی که به زبان دیگری (غیر از زبان مادری) می‌نویسند، همان‌هایی هستند که سعی دارند زبان مادری‌شان را گم کنند و به سبب همین خیانت آن‌ها به زبان رگ و ریشه است که آن‌ها نویسنده می‌شوند.

📚 از متن کتاب:
«خواندن اساساً فعالیتی شبانه است، حتی اگر روزها انجامش بدهی. کسی که می‌خواند از واقعیت دست می‌کشد و غرق نوشته می‌شود. او با رخنه در دنیای بسته و محصور روی کاغذ، چشم بر جهان بیرونی می‌بندد.»

یک نکته‌ی بسیار حائز اهمیت در مورد این کتاب که به همت «نشر اطراف» به چاپ رسیده است، موضوع ترجمه و ویراستاری آن است. ترجمه‌ی کتاب مشخصا با دقت فراوان صورت گرفته است؛ طبق آن‌چه در رابطه با سبک و سیاق و لحن نوشته‌های «مورابیتو» خوانده‌ام، می‌توان گفت که مترجم نهایت سعی خود را داشته که به سبک و لحن نویسنده وفادار باشد. و در طول مطالعه‌ی کتاب هیچ اشتباه تایپی یا نگارشی به چشمم نخورد. از این‌رو از خانم «الهام شوشتری‌زاده» مترجم کتاب و تحریریه و تیم ویراستاری «نشر اطراف» تشکر می‌کنم. 💐

پی‌نوشت:
کتاب برایم جنبه‌ی شخصی‌ای هم داشت. من هم تا حدودی تجربه‌ی زیست میان فرهنگ‌ها و زبان‌ها را دارم و در طول روز به زبانی غیر از زبان مادری‌ام، می‌نویسم، می‌خوانم و صحبت می‌کنم.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.