یادداشت کتاب‌فام

کتاب‌فام

کتاب‌فام

22 ساعت پیش

        ۱۲۶صفحه‌ در ۴ ساعت و ۴۰ دقیقه.
‌
"آزادی حالتی از خوشبختی‌ست، اما به‌شرطی که آزاد باشید برای آن مبارزه کنید".
‌
«سایه‌ی آنچه بودیم»، عنوان خوبی‌ست برای این رمان کوتاه اما فشرده، همانطور که شخصیت‌های اصلی آن اکنون، پس از گذشت ۳۰سال از سرنگونی دولت دموکراتیک «سالوادور آلنده»، به‌همراه سایه‌ی اتفاق‌های افتاده در آن زمان که به‌شکلی درشت‌بافت، در تاروپود زندگی‌هاشان و هر وجه این رمان بافته شده، تنها سایه‌ای از آنچه بودند ازشان باقی مانده.
‌
«لوئیس سپولوِدا» بیش از ۳دهه از تاریخ شیلی را در این رمان لاغر با آن طنز تاریک‌اش گنجانده است و به‌خوبی می‌توان ردّی از شخص نویسنده را با آن گذشته‌ی پُر فراز و نشیبش در شخصیت‌های داستان بازشناخت؛ از پیوستن به حزب کمونیست در جوانی بگیر تا تبعیدش به سوئد و اینک انگار، می‌خواهد نقطه‌ی پایان آن‌همه را در بازگشت و هم‌گروه شدن این چریک‌های پیر در سانتیاگوی شیلی بگذارد. در این رمان سیاسی، گذشته، اکنون است که درک و دانشی بزرگ‌تر از خودش از تاریخ سیاسی شیلی می‌طلبد، همانند بسیاری رمان‌هایی از این دست.
‌
سه چریک پا به سن گذاشته‌ی شیلیایی، هر کدام پس از گذار از تبعیدهای خاص خودشان، اینک برای انجام آن عملیات نهایی‌شان در یک مخفی‌گاه، به‌انتظار عضو چهارم گروه، یک رابین‌هود افسانه‌ای آنارشیست، که «متخصص» یا «روح» می‌نامندش دور هم جمع می‌شوند و در این انتظارشان زیر باران شلاقی سانتیاگو، این سه انتقلابی پیر با ریش‌های روبه سفیدی گذاشته و موهای تُنُک‌شده و شکم‌های برآمده‌شان، بی‌اختیار شروع به بازخوانی گذشته و نشخوار ازدست‌داده‌هایشان می‌کنند: پس از کودتای خونین پینوشه، دوتایشان به اروپا فرار کردند و یکی‌شان، پس از کشته شدن برادرهایش به دست نیروهای دیکتاتوری افتاد، شکنجه شد و آسیب مغزی دید. و در این میان این «سپولوِدا»ست که راوی کتابش را جسته‌وگریخته از خط داستان دور می‌کند و تک‌وتوک درس‌هایی درباره‌ی تاریخ می‌دهد.
‌
«سایه‌ی آنچه بودیم»، به «همراه «پیرمردی که داستان‌های عاشقانه می‌خواند» یکی از دو رمانی‌ست که «لوئیس سپولوِدا» را به آن‌ها می‌شناسند که در سال ۲۰۰۹ جایز‌ی Tigre Juan را برایش به‌ارمغان آورد.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.