یادداشت محمد آباد
1403/12/14
بسم الله النور کتاب را دو بار خواندم که هر دو به سالها پیش باز میگردد: بار اول شهرت داستان و داستاننویس و تصویرگر، مرا به دنبال خود کشید و در مجموع لذت بردم. همین شد که بار دومی هم داشته باشد؛ ولی این بار برای خواهرزادۀ نوجوانانم خریدمش و با هم خواندیم. این بار، حواسم بیشتر جمع بود به آثار تربیتیای که خواهد گذاشت. آنچه در در ذهنم مانده، تصویری سیاهی است که از خانواده در ذهن نوجوان میگذارد: ماهی سیاه کوچولویی که سودای بزرگ شدن در سر دارد؛ ولی سندارترها و خانوادهاش او را از کنجکاوی و فهم بیشتر جهان، برحذر میدارند. او سرپیچی میکند و در طول مسیر این نامهربانیها و نفهمیدن های دیگران، تصویر غالبی است که به مخاطب منتقل میکند. نتیجهام این شد که این کتاب، دستکم، کتاب نوجوان نیست. نمیشود گفت که حرفهای کتاب هیچ مصداقی در جهان ما ندارد؛ ولی این تعمیم نامهربانیها و نفهمیها به اصل مفهوم خانواده، نادرست و سیاه است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.