یادداشت عطیه عیاردولابی
1402/4/26
بالاخره دو شخصیت اصلی به سرانجامی میرسن ولی ای کاش نمیرسیدن. انگار همون بهتر که طبق فرمول همه عاشقانههای نافرجام دنیا، عشاق در فراق بمونن وگرنه بعد وصال گند عشق درمیاد. دو سوم کتاب فقط دعوای زن و شوهریه که هر دو قبلا یه ازدواج معمولی رو تجربه کردن و حالا دائم نگران مقایسه با قبلی هستن. اینجا بیشتر شده یه داستان شبهروانشناسی. از قسمت اول هم معمایی مطرح شده که تا همین قسمت آخر طول کشید و عملا جواب قطعی هم نداشت. آخرش هم گریزی به ظهور قریبالوقوع حضرت محمد در عربستان در اون دوره زد. فکر کنم نویسنده بدش نمیومد تا سقوط دولت ساسانی و کشته شدن آخرین پادشاهاش به دست آسیابانی در مرو پیش بره. صادقانه اعتراف میکنم به واسطه اطلاعات تاریخی تو کتاب، رفتم بیشتر درباره اون دوران خوندم و تو ذهنم بهتر از هر کتاب تاریخی حک شد. اگر وقت و حوصله داشتین خوندنش بد نیست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.