یادداشت Soli
1404/4/16
سه و نیم. اولین کتاب صوتی انگلیسی باکیفیتی که شنیدم. خیلی داستان جالبی بود راستش. در واقع احتمالا ایده اولیه اون سایت بود که من رو خیلی جذب کرد. در طی داستان مدام فکر میکردم که اگر من بودم در این موقعیتها چه کار میکردم؟ یک چیزی که برای من خیلی جالب توجهه، اینه که چهطور افرادِ گروههای خاصْ اجتماعهای کوچک خودشون رو دارن که یک آدم عادی حتی از وجودشون خبر نداره. مثلا یک آقایی بود توی این کتاب که عاشق آزمون انگلیسی تویک (اگر انگلیسی بنویسم بههم میخوره) بود و هر وقت برگزار میشد توش شرکت میکرد و میگفت ما خودمون یک گروهیم. کلا خیلی برام جالبه که وقتی وارد این اجتماعها میشی، میبینی که زبان خاص خودشون رو دارن و لطیفههای خودشون و همهچیز. نکته جالب دیگه، گستردگی مطالعهی نویسنده و شخصیت اصلی بود. من همیشه فکر میکردم که خیلی کتابخوان قهاری هستم و خفنم خفنم خفنم خفنم، ولی مخصوصا این اواخر که یه کم بیشتر وارد فضای کتاب شدهم، میبینم که چهقدر حوزههای مطالعهم محدود بوده و تو همون حوزههای محدود هم چه کتابهای کمی خوندهم. شاید لزومی نداشته باشه که همهی ما مثل ناناکو در هزار جور ژانر و گونهی مختلف کتاب خونده باشیم و حرفی برای زدن داشته باشیم، همهمون که کتابفروش نیستیم؛ ولی اینکه مثل من اینقدر محدود باشیم هم به نظرم خوب نیست. یک ایراد کتاب به نظر من این بود که گاهی یک سری مطالب خیلی تکرار میشدن. یعنی یک ایده، یک عقیده یا حتی یک جمله چندین بار در یک مدت کوتاه میاومد و میخواستم به نویسنده بگم که باشه بابا، فهمیدم، بریم جلو. در کل کتابی جالب و تجربهای جدید بود. خوشم اومد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.