یادداشت مهدی حیدری

        مامور مخفی داستان دیگری از جوزف کنراد و متفاوت با آثار قبلی است که در آن دیگر نشانه‌ای از دریا، طوفان و جنگل‌های استوایی دیده نمی‌شود. داستان حال و هوایی روانشناختی با تم پلیسی دارد که نسبت به نوسترومو و لردجیم از شخصیت‌های محدودتر و پرداخت‌های عمیق‌تری برخوردار است.
شخصیت اصلی داستان یعنی آدولف ورلاک شخصیتی متوهم، خودپسند و حق‌به‌جانبی است که به گونه‌ای باور دارد که 《او را برای خودش دوست دارند》. به عبارتی ورلاک باور دارد که فارغ از هر عملی نزد دیگران همچنان محبوب و مهم خواهد بود حتی اگر خطا‌ها و اشتباه‌های جبران‌ناپذیری را هم مرتکب شود. همین خوی و خصلت برای او دنیایی خیالی و بسته‌ای خلق کرده که وی را فاقد توانایی ادراک احساسات و عواطف دیگران می‌کند. دنیایی که آن را برای خودش منطقی و حساب‌شده می‌پندارد و همه چیز طبق قاعده و اصول خدشه‌ناپذیری پیش می‌رود و این خود گواه تناقض موجود در این امر است.
      
113

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.