یادداشت آرش محبوب زاده
1402/1/22
3.4
13
از خوندن صفحه به صفحهی این کتاب لذت بردم؛ نه لزوما به خاطر اینکه مضمون و محتواش رو دوست داشتم، بلکه به خاطر اینکه قلم نویسنده با هنرمندی بالای خودش، من رو سوار بر کلمات جلو برد (یا بهتره بگم بالا کشید) و از لابهلای صحنههایی عبور داد که تلخ یا شیرین، به خوبی برای من به تصویر کشیده بود (و البته شریف بودن قصهای که روایت میکرد هم ضرری به زیبایی هنری داستان نمیزد). فقط دو تا اشکال به ذهنم میرسه: یکی اینکه با وجود شخصیتهای فرعی متنوع و وقایع مربوط به هر کدوم از اونها، جا داشت حجم داستان بیشتر از این باشه و اتفاقات و اشخاص بیشتری رو پوشش بده. دوم هم اینکه دیالوگها گاهی به دلم نمینشست و تقریبا مثل دیالوگهای سریالهای تلویزیونی، کمی تصنعی و غیرواقعی به نظر میرسید. این قسمت بعدی یه اسپویل ریز داره: یه نکته هم که نمیدونم به عنوان نقطه قوت بگم یا ضعف، پیشگفتار داستانه: اول که خوندمش خیلی خوشحال شدم که قراره داستانی بخونم که خود نویسنده هم نقشی غیر مستقیم و راویگونه در داستان داره (چیزی شبیه به لمونی اسنیکت) ولی وقتی دیدم این اتفاق توی همون پیشگفتار تموم شد و در داستان اثری ازش نبود، کمی ناامید شدم. وقتی اون پیشگفتار، نویسنده رو به عنوان شخصیتی در آیندهای بعد از وقایع داستان معرفی میکنه، جا داشت حضور پررنگتری توی خود داستان داشته باشه. مطرح شدنش در ابتدای کار، جلوهی قشنگی به داستان داده. ولی اینکه دیگه هیچ نشونهای ازش دیده نمیشه، برای من کمی ناامیدکننده بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.