یادداشت محمدرجا صاحبدل

سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها
        چقدر دوست داشتم وقتی نادر زنده بود، این کتاب را می‌خواندم؛ می‌خواندم تا می‌توانستم بپرسم: «نادرخان! چطور توانستی اینطور توپنده و سبُک، زیبا و روان، هوش از سر بر و هوشیارکننده بنویسی؟»
البته احتمال داشت جنابش دستی به سبیل تاب داده‌اش می‌کشید و تبسمی بدرقه سئوالم می‌کرد و من را با معناکاوی از تبسم‌اش تنها می‌گذاشت.

کتابی زیبا و خواندنی که از ابتدا پیش خودم می‌پرسم «چرا من اینقدر دیر به کتاب رسیدم؟»
به گمانم تنها کتابی است که تا به اینجا پنج ستاره را تقدیم‌اش کردم.

      
2

48

(0/1000)

نظرات

🌷🌷🌷

0