یادداشت n.rgs.

n.rgs.

n.rgs.

1404/5/30

        
هنگام خوندن این کتاب فقط یک اسم بود که در ذهنم طنین می‌انداخت. "فردریک بکمن" بس که قلم نویسنده، شیوه‌ی روایت و طنز آمیخته با غم به سبک اون ولی ضعیف ‌تر بود
رمانی معمولی با پایانی قابل پیش‌بینی و بدون تنوع ولی آروم، سرگرم کننده و لذت بخش ؛
نویسنده از ابتدا تا انتها فقط بر روی یک موضوعی تاکید داشت که "در زندگی چیزهایی مهم‌تر از کار کردن و تلاش بی‌وقفه فقط برای یک خواسته، آن هم در محل کارِ پر از اظطراب و استرس وجود دارد، مسیر درست زندگی نمیتونه بدون اشتباه باشه ، نمیتونه بدون بنزین و استراحت باشه ، نمیتونه بدون راه گم کردن باشه. باید آروم باشی،  ببینی،  بگذری،  خراب کنی، عقب بکشی و درستش کنی ..
و یاد بگیری زندگی کنی و از دونه دونه جزئیات مکرر زندگی لذت ببری" و اگر توانش رو داشت از صفحات کتاب بیرون میومد و این جملات رو همانند سیلی به صورت خوانندگان می‌کوبید.
      
7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.