یادداشت ملیکا
1404/4/4
لورل مک ده سال است با زخم ناپدید شدنِ دختر نوجوانش الی زندگی می کند. زندگی اش به خرابه ای از غم بدل شده: همسرش را از دست داده، رابطه اش با فرزندان دیگرش هانا و جک سرد شده و قلبش هر صبح با نوستالژی دردناک " چه شد؟ " از خواب بر می خیزد... اما تقدیر، صفحه ی تازه ای ورق می زند: آشنایی ظاهراً تصادفی با " فلوید دان" مردی مرموز با جذابیتی چند لایه و دختر کوچکش" پاپی ". پاپی شبحی زنده از الی است! این شباهتِ حیرت انگیز، نه تصادفی که گویی از عمق زمان برخاسته. لورل میان جاذبه ی امید و دافعه ی ترس، قدم به دنیای فلوید و پاپی میگذارد. "لیزا جوئل" با روایتی چند صدایی و تعلیقی نفس گیر خواننده را تا آخرین صفحه در چنگال پرسشی مرموز اسیر می کند! { گاهی گم شدنِ یک نفر، اول داستان است، نه آخر آن...}
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.