یادداشت محمدصدرا
1402/6/13
5.0
1
سر سفره که نشستیم، محمود لقمه به دست آمد کنارم. سر و وضعش عوض شده بود. شلوار و پیراهن خاکی به تن داشت و پشت پیراهنش درشت نوشته شده بود: "عاشقان شهادت" با خنده گفتم: "مثل اینکه راهت را هم انتخاب کردی!" گفت: "به تو هم از اینها میدهند، غصه نخور." صفحه ۴۲ شاید بتوان کل کتاب را با همین دیالوگ فهمید. داستان رزمندگانی که نمیخواستند "عاشق" شهادت باشند، بلکه عاشق زندگی بودند، با همه اینها بود که باز هم جنگیدند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.