یادداشت نعیمک

نعیمک

نعیمک

1403/9/24

        از منظر نمایشنامه‌نویسی کار رضایی‌راد دقیق و متفاوت است. یعنی اگر این سوال پیش بیاید که چرا رضایی‌راد مشهور شده یا واقعاً نمایشنامه‌نویس خوبی است؟ فقط کافی است «فعل» را بخوانیم تا متوجه شویم. او توانسته پیچیدگی که می‌خواسته را در نمایشنامه بیاورد و این کار ساده‌ای نیست. مخصوصاً که ما عادت کردیم وقتی نمایشنامه‌ای می‌نویسیم بیشتر به دیالوگ‌ها دقت کنیم و انگار بستر نمایش فقط حرف میان چند نفر است و ما هم حرف‌هایمان (ایدئولوژی) را این وسط می‌آوریم اما رضایی‌راد تلاش کرده فرمی هم به زبان و شکل نمایشی بدهد. یعنی ما حس می‌کنیم اجرای این نمایش هر بار متفاوت است و به جز شکل بیان، باید به فرم اجرای آن هم فکر کنیم و همین خواندن نمایشنامه‌ را لذت‌بخش می‌کند. 
مشکلی که من دارم بیشتر جنبۀ شخصی دارد. من معلم هستم و یکی از دلایلی که برایم مهم بود نمایشنامه را بخوانم اتفاق افتادن آن در مدرسه بود. مشکلی که دارم تکرار و حدس این نکته (با خواندن چند خط اول) بود که معلم مرد و عشق دبیرستانی. واقعیتش این مسئله انگار از بیرون جذاب است. یعنی مردی در محیطی زنانه (مدرسه) و عاشق شدن بچه‌هایی کم‌سن و سال و بعد تراژدی. قرار نیست نمایش بر واقعیت استوار باشد اما انگار قضیۀ عشق دبیرستانی «تنها» سوژه‌ای جذاب است. مثل بچه‌کشی (که زمانی مد شد) یا خیانت. سوژه‌هایی که جذاب هستند و فقط همین. «فعل» جذاب است و از منظر یک نمایش ارزش دیدن دارد اما آدم‌ها را کوچک می‌کند تا جذابیتش را تولید کند. باز هم تاکید می‌کنم که «از منظر شخصی» از رضایی‌راد انتظار داشتم مدرسه و پیچیدگی ان تک‌جنسیتی بودن را بیشتر برایم باز کند. فضایی رعب‌آور که آمدن که بیگانه در آن به تراژدی ختم می‌شود. ولی اینجا هم هر زنی در در می‌آید تو عاشق این معلم (مرد) تازه می‌شود. انگار همان ذهنیت مردخفن‌انگار بودن که باعث می‌شود زنان عاملیتی نداشته باشند. از طرفی ذهن من یاری نمی‌کند که این بازی را برعکس دیده باشم. یعنی رفتن معلمی زن به مدرسه‌ای پسرانه و عاشق شدن پسران و ایجاد تراژدی. 
خیلی به فارسی سختی توضیح دادم.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.