یادداشت Kᗩᑎ@ᔕᕼI
2 روز پیش

خیلی این کتاب رو دوست داشتم.🙏🏻🖤 یه اثر از یه نویسندهی ایرانی، اون هم اهل ایلام... کتاب پر از جملههای زیبا، احساسی و پرقدرت بود، با شخصیتپردازیهایی که واقعاً در ذهن میمونن. و البته یک متن روان و فضاپردازی عالی برای (غرق آباد و...) اون جملهی آخر کتاب «پدر سوار...» مثل آخرین گلوله از هفتتیر نویسندهست؛ که خیلی محکم و ناگهانی به شما شلیک میشه، (دُرست به قلب خواننده) و شما رو نقش زمین میکنه. بعد از اون شما میمونید با یه حسِ سردرگمی و پوچی مطلق🖤 دیدنِ کسی که از اول کتاب ستونِ شرافت و درستی بوده، اما در پایان خودش تبدیل به بخشی از تاریکی میشه، اون هم فقط با همون (یک جمله) از نویسنده اون هم در آخرِ کتاب، واقعاً یک ضربه ی سنگینه... بدون اینکه بخوام به اتفاقات غمانگیز و دردناکِ مربوط به شخصیتهای دیگه مثل بهمن، لیلا و مخصوصاً سلیم اشاره کنم، باید بگم که کتاب بار احساسی شدیدی بر دوش خواننده میذاره؛ احساسی که تا مدتها بعد از بستن کتاب، باهاتون میمونه (لااقل برای من اینطور بود) امیدوارم خوانندهها توجه و البته فرصت های بیشتری به نویسندههای کشورمون و دیگر آثارشون بدن تا بتونن خودشون رو در دنیای ادبیات و کتابخوانی به خوبی اثبات کنن.📚🌱
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.