یادداشت راضیه بابایی

        عدنان جوانی اهل مکه، عاشق حمیرا دختری یمنی می‌شود . او جوانی هم سن و سال حضرت محمد(ص) است و خانواده‌ای بت پرست دارد. آنها اهل طایفه‌ی قریش و از قبیله بنی مخزوم هستند. از کودکی به همراه پدرش کنان اهل تجارت و سفر بود و در یکی از این سفرها با حمیرا که دختر دوست پدرش، سعد است آشنا شده است. سعد با ازدواج عدنان و حمیرا  مخالف است. آنها یکتاپرست هستند و حاضر به دوری از دخترشان نیستند. عدنان حیران و سرگشته بهنبال آرامش و رسیدن به راحله است و .... 

 مخاطب کتاب: مثبت 15 سال برای کتابخوان معمولی و مثبت 12 سال برای کتابخوان حرفه‌ای

•	نویسنده در مورد فضای اجتماعی روزگار جوانی پیامبر پژوهش کرده است و توانسته دنیایی باور پذیر پدید آورد. ذکر جزییات سفر تجاری، مسیرهایی که عدنان و پدرش از مکه به طائف و یمن می‌رسند، آماده سازی کاروان تجاری، فضای جغرافیایی مکه و طائف، پوشش و لباس اشخاص، باورهای جاهلیت، ابزار و امکانات منازل، شناخت قبایل مطرح در مکه و آداب و رسومات جامعه... به میزان نیاز در داستان به کار رفته است.

•	پیرنگ عشق برای مخاطب نوجوان جذاب است و برای اینکه مخاطب تا انتها داستان را دنبال کند قلاب مناسبی است.

•	شخصیت عدنان، تفاخر و غرور او نسبت به خانواده و طبقه‌ی اجتماعی‌اش به خوبی نشان داده شده است.

•	زبان داستان یکدست است و تا جای ممکن نویسنده سعی کرده از واژگان مناسب داستان تاریخی استفاده کند
•	مهمترین نقطه ضعف اثر پایین بودن ریتم داستان است. جز شرح یک ارتباط عاشقانه، واقعه‌ی بیرونی خاصی نداریم. در رمان نوجوان لازم است بیشتر به سمت وقایع بیرونی حرکت کنیم.

•	به نظر می رسد داستان عدنان با اینکه ساخت داستانی سالمی دارد، بستری برای بیان خصوصیات اخلاقی و رفتارهای پیامبر اکرم است.اگر نویسنده پیرنگ پیچیده تری برای داستان عدنان می ساخت و در میان خرده پیرنگ ها گریزی به خصوصیات پیامبر می زد از حجم خاطره گویی کم می‌شد. 

•	بارها از زبان پیامبر اسلام دیالوگ داشته ایم. مطمئنا نویسنده برای یافتن حوادث و وقایع منبع کافی دارد ولی این مسئله دلیل نمی شود که شخصیت معصوم را در خدمت پیشبرد داستان همچون یک بازیگر وارد عرصه کنیم.

•	وقایع تاریخی داستان باید منبع و ماخذ داشته باشد و در انتهای کتاب ذکر نشده بود.

•	مهندسی متن و شکست خط زمان در داستان به وفور اتفاق افتاده است. با اینکه به کمک علامت تصویری وقتی عدنان به خاطراتش رجوع می کرد  شکست زمان برای مخاطب معلوم بود، ولی این تکنیک زیاد و بی دلیل استفاده شده بود.

•	بعضی دیالوگها و رفتارها کاملا امروزی و در لباس تاریخی هستند. به عنوان مثال اعراب وقتی مهمان مذکری دارند در سفره ای مشترک با همسر و دخترشان غذا صرف نمی کند. معیار زیبایی چهره و ظاهر افراد، امروزی است و چند بار از چشم میشی و اندامی باریک سخن به میان می آید. با توجه به نقش تربیتی کتاب نیاز نبود نویسنده به نداشتن حجاب و روبنده در رویایی عدنان و حمیرا اشاره کند. آزادی حمیرا در اداره یک مغازه به صورت مشترک با برادرش امروزی است. می شد نویسنده بسترهای دیگری برای ملاقات شخصیتها با هم می چید.
 امتیاز ۳.۵ از ۵
      
30

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.