یادداشت سمی

سمی

سمی

5 روز پیش

        از کتاب:  به احتمال زیاد بارها تلاش کرده‌اید برخی چیزها را تغییر دهید، به امید اینکه زندگی‌تان بهتر شود؛ شاید رابطه‌ای را که از آن احساس رضایت نداشتید به پایان رسانده‌اید، از شغل پراسترستان استعفا داده اید، بیشتر بر سرگرمی‌هایتان تمرکز کرده‌اید، با امید اینکه اینبار خوشحال‌تر و سرزنده‌تر شوید؛ شاید شرایط، دست کم برای مدت کوتاه، بهتر شده است، اما تنش و نارضایتی درونی‌تان، دوباره به سراغتان آمده‌اند.
.
این کتاب بیشتر برای پاسخ به پرسش هایی از این دست نوشته شده است که چرا ما هر لحظه باز هم انتظار بیشتری از زندگی داریم... چرا می خواهیم مضطرب نباشیم و یا با وجود بر وفق مراد بودن شرایط باز هم حس رضایت از زندگی نداریم. مشکل اصلی اضطراب هست و که مانعی برای بروز احساسات است با توجه به اینکه خود اضطراب حس نیست... مکانیسم هایی درون مغز وجود دارند که مانع از ایجاد احساس خوب در ما می‌شوند. نوسنده در هفده فصل به خواننده کمک میکند که علت این ها را بفهمد البته باز هم با توجه به مثلث تعارض یعنی رابطه بین احساسات، اضطراب و مکانیسم‌های دفاعی... این چرخه و این مثلث به صورت مدام در مغز ما میچرخد.
.
مهم: اضطراب به صورت ناهشیار به وجد می‌آید.اضطراب سعی می‌کند احساس اولیه را پنهان کند. اضطراب اغلب به صورت استرس/ تنس/ عصبی بودن احساس می‌شود، اما به طور معمول این احساس‌ها هشیار نیستند.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.