یادداشت نرگس عمویی

        خب من این مجموعه رو خیلی بیشتر از "غمزیستی" دوست داشتم. با همون اولین شعرش، ترغیب شدم و انتظارم از این کتاب بالا رفت.
خب اگر بخوام راجع به شعرهای با مضامین عاشقانه‌ش بگم، باید بگم بیشترشون تلخن و احتمالا پشتش، تجربه‌ی عاشقانه‌ی تلخ و ناراحت‌کننده‌ی شاعر قرار داره. و واقعا به وضوح می‌شه احساسش کرد.
اینکه احساس میکنی با خوندن شعرهاش چقدر داری این شاعر رو میشناسی و محیط سرد و دردناک بعضی شعرها رو راحت تصوّر میکنی، هنر قلم شاعر رو می‌رسونه.
جدا از شعرهای عاشقانه، شعرهای دیگه تشبیه‌های واقعا قشنگی دارند و چقدر زیاد پیش اومد که اون‌قدر عاشق تشبیه یا جمله‌ یا تکه‌ی خاصی بشم که از کل شعر جداش کنم و برای خودم نگه دارم. مثلاً:
.
"[...کافی‌ست تو را به نام بخوانم
تا ببینی لکنت، عاشقانه‌ترینِ لهجه‌هاست
و چگونه لرزش لب‌های من
دنیا را به حاشیه می‌بَرد."
.
"[...دوستت دارم
و خواستن تو جنینی‌ست در من
که نه سقط می‌شود
نه به دنیا می‌آید"
.
"[...شنیده‌ام آدم‌ها پیش از آنکه بمیرند
تمام خاطراتشان را دوره می‌کنند
و مرگ چقدر باید منتظر بماند
تا کار من تمام شود."
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.