یادداشت معصومه سلیمی بنی

دختری در قطار
        نوشتن داستان در هر ژانری سختی های خودش داره که تعلیق داشته باش ..موضوع لو نره و اوج و ....
اما در ژانر جنایی فوق العاده سخته 
چون مخاطب منتظر یک حادثه ترسناک و غیر قابل پیش بینی 
و اینکه نویسنده نمی تونه با جادوی سینما و صدا و نور مخاطب و در ترس نگه داره
پس باید طوری بنویس که مخاطب فکر نکن که اینقدر هم جالب نبود که همه ازش تعریف کردند
پس اگه کمی منصف باشیم نویسنده با ایجاد یک گره کور که قاتل چه کسی ؟؟ و مضمون اصلی دائم الخمر و حرفهاش سندیت نداره داستان و جلو می بره
کلی مدرک جلوی مخاطب میذاره که هر بار به اشتباه بیفته
کار سختی  خدایی🤔
چون نه شرلوک هلمزی هست نه پوارو  و نه خانم مارپل 
 که بتونند دنبال قاتل باشند
پس خود ریچل باید این کار و انجام بده
اگر نقاط ضعف داستان ( نبودن یک کارگاه درست و حسابی ، غیر باور بودن اینکه ریچل این همه مدت از کار بیکار بوده و نزدیک ترین دوستش متوجه نشده و ....)
میشه یک رمان خوبی در نظر گرفت
 که در کل جالب و خواندنی
      

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.