یادداشت Sheida Hanafi
1404/4/17
❌️ توجه ! توجه ! ❌️ از معرفی این کتاب غافل نشین لطفا🥲🥹 میگویند جایی در دل شبهای خاکستری، جایی دور از خیابانهای پرهیاهو و نورهای نئون، کلینیکی هست که فقط کسانی پیدایش میکنند که واقعاً، واقعاً نیاز دارندش. نه با گوگل مپ میشود پیدایش کرد، نه با آدرس دقیق. فقط وقتی اندوه، جایی در استخوانهایت لانه کند؛ وقتی چیزی درونت ترک بخورد، صدایش را خواهی شنید. و آنوقت، شاید دکتر نیکه و همکارش چیتوسه، با چشمان آرام و دستهایی شفابخش، به استقبالت بیایند. 🎭 رئالیسم جادویی چیست؟ همانجاییست که واقعیت، دست در دست خیال راه میرود. جایی که گربهها میتوانند دکتر شوند، آدمها میتوانند گذشتهشان را فراموش کنند، اما زخمهای روحیشان را نه. در رئالیسم جادویی، جادو وجود دارد — نه با جاروی پرنده یا عصای جادویی — بلکه با شگفتیهای آرامی که در دل زندگی روزمره پنهاناند. مثل دردهایی که جسم نیستند، اما آدم را میکشند. مثل گربههایی که بیشتر از انسانها میفهمند. 🐾 این کتاب، قصه نیست؛ مرهم است. قصهی تنهاییهای بیصدا. قصهی مهرهایی که فراموش میشوند و برمیگردند. قصهی آدمهایی که درد دارند، اما زبانش را نه. اگر دلتان برای حیوانی تنگ شده که زمانی دوستش داشتید... اگر زخمهایی در دل دارید که نمیدانید با چه کلمهای باید برایش نسخه نوشت... اگر شبها به سقف خیره میمانید و دنبال چیزی میگردید که حتی اسم هم ندارد... 📖 همین حالا این کتاب را باز کنید. نه چون داستان جذابی دارد — که دارد — بلکه چون شاید، فقط شاید، گربهی گمشدهی شما هم توی یکی از صفحهها منتظرتان نشسته باشد. ما برای شما یک گربه تجویز میکنیم، کتابی برای وقتیست که دیگر هیچچیز جواب نمیدهد. و گاهی، فقط یک "میو" کافیست برای شروع دوباره.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.