یادداشت فهیمه پورمحمدی
1400/10/23
ترجمه ی کیومرث پارسای انقدر بده که حتی نمی شه منظور نویسنده رو حدس زد: "بال های یک پرنده مرده از میان پرهای در هم پاشیده بیرون می آید که بسیار کوتاه و ظریف و تمیز است. واژه ای که ما برای استخوان ها به کار می بریم، جز تمیز نیست." "آنچه می دانم داستان ها، افکار شبانه و عقاید ناگهانی است که به گونه ای غیرقطعی شکل گرفته اند." "پس از اینکه رفتم، فهمیدم همچون آب از درون من گذشته است." "این حالت مرا در حالتی همچون جنون قرار داده بود." "ممکن بود او حتی نمی توانست خود را ببیند، بنابراین منصفانه است چنین شخصیت مبهمی داشته باشد." و ... همه در چند صفحه ی اول
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.