یادداشت علیرضا شایق

نصف النهار خون یا سرخی غروب در غرب
        داستان پردازی شگفت انگیز نویسنده چنان بی‌پروا است که خیال را تا لایه‌های عمیق‌تر داستان می‌برد و تصویرپردازی‌های دقیق و جزئی آن‌قدر ذهن را درگیر می‌کند که گویی کارگردانی با پیشرفته‌ترین ابزارها صحنه‌هایی آخرالزمانی را آفریده است.
شکوه داستان از آغاز تا پایان در مسیر ثابتی باقی است و نویسنده در هیچ جایی به ابتذال و قلم‌فرسایی نمی‌افتد.
ترجمه خوب و هنرمندانه هم سبب می‌شود سیر هیجان داستان حفظ شود و فراز و نشیب‌های کلمات را در بیان حالت‌ها و اتفاقات به خوبی نگاه‌داشته است.
      
3

13

(0/1000)

نظرات

من بیچاره شدم تا تمومش کردم خیلی ازیت ام کرد ولی انصافا ترجمش اش  شاهکار بود ولی اخر داستان  اصلا اون چیزی نبود که انتظارشو داشتم 

1