یادداشت یحیی نوریان
1402/12/25
زبان باز تحلیلی جالب بر موضوع زبان مدرن و نسبت آن با انسان مدرن است که متاسفانه به شکلی بسیار بسته و با شهامتی کم مطرح شده است. آشوری با وجود درک درستی که از کیفیت زبان مدرن و چرایی آن ارائه میدهد در هنگامه تصمیمگیری برای وضعیت تاریخی و فعلی زبان پارسی، همنوا با جریانهای تندرو ایرانی گرا نقش زبان عربی و ظرفیت های آمیختهگی آن را زبان پارسی را نه به عنوان یک فرصت و ارزش افزوده که به عنوان یک خطا و جبر تاریخی میبیند و راه پیش روی زبان فارسی را با حذف تدریجی دخیلهای مختلف و رسیدن به یک پارسی سره کاربردی میداند. این تحلیل از این جا آزاردهنده میشود که در کمال تعجب آشوری از ابتدای کتاب از آمیختهگی زبان های لاتین و یونانی با زبانهای اروپایی به عنوان فرصتها ارزشمند و ظرفیتساز مدرن در آن زبانها یاد میکند. به نظر تجددخواهی نویسنده مانع ایجاد یک برابری درست و علمی در این میان است، هرچند شاید بشود گفت او در کتاب کمتر در پی قضاوت است و بیشتر دارد از یک تاریخ رفته سخن میگوید که نیش و کنایهها و ستایشها و طردهای گاه و ناگاه ش این طور خوشبینی ها را کم اعتبارتر میکند. رسم الخط کتاب و سره نویسی شخص آشوری بسیار خواندنی ست و در کل کتاب - با وجود این نگاه ناعادلانه - کتابی ست که نباید خواندنش را از دست داد.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.