یادداشت سارا رحیمی

        قرار است خوانواده‌ای کرمانی که ساکن تهرانند، میزبان خانواده‌ای اهل غزه باشند. میزبان که زن جوانی است، دیدارها و مصاحبه‌هایش را در خلال یاداشت‌ها و نامه‌هایی برای خواننده می‌نویسد.
مادهٔ خام یادداشت‌ها مصاحبه‌هایی واقعی است که تاریخ فلسطین را از خلال زندگی یک خانوادهٔ فلسطینی روایت می‌کند، ولی تا جایی که دستگیرم شد، شخصیت‌های دو خانواده و مراوده‌شان برای دراماتیزه‌کردن داستان اضافه شده‌اند و واقعی نیستند.
کتاب اطلاعات خوب و پایه‌ای دربارهٔ تاریخ فلسطین به مخاطب می‌دهد و برای مخاطبی که اطلاعی از گذشتهٔ این کشور ندارد، شروع بسیار خوبی است. قلم نویسنده هم خیلی روان و خواندنی رواین کرده ولی حتی مواجههٔ شخصیت اصلی با تاریخ فلسطین و پرسش‌هایش مواجههٔ نوجوانانه‌ای است. 
اما سوالی که اواسط کتاب داشتم هنوز برطرف نشده. چرا نویسنده چنین پلاتی را برای گفتن این قصه به نوجوان انتخاب کرده؟
در همهٔ قصه ما هیچ نوجوان کنشگری نمی‌بینیم. شخصیت‌ها همه بزرگسال‌اند و دغدغه‌های بزرگسالانه دارند. مثلاً شخصیت اصلی باردار است و نگران اینکه فرزندش مبتلا به سندروم دان باشد و در تمام کتاب دلتنگی و نگرانی‌های همسرانه و مادرانه تجربه می‌کند و احتمالاً نوجوان با چنین شخصیتی همذات‌پنداری نکند.
در یک کلام به نظر من شخصیت اصلی کتاب  «بلاتکلیف»  بود. حس می‌کردی بین داستان و ناداستان، بین زمین و هوا معلق مانده. نه صداقت واقعی بودن را داشت و نه ظرافت خیالی‌بودن را. 
در کنا این، مفهوم وطن و خاک و مقاومت را خیلی درست و دقیق در قصه بیان کرده بود و از این جهت برای من تحسین‌برانگیز بود.
بین کتاب‌های این نویسنده از همه کمتر دوستش داشتم ولی از خواندنش ناراضی نیستم. 
      
43

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.