یادداشت محمد تقوی

                شاهراه قطعا نقطه عطف کارنامه سینا دادخواه است. قصه‌ای پرکشش که نویسنده به خوبی از عهده‌ آن برآمده و با وجود حجم نسبتا زیاد رمان، تب‌وتاب داستان به ندرت افت می‌کند و همواره خواننده را به دنبال خود می‌کِشاند. بریده‌ای از کتاب:
با اینکه چند ماه از مرگ بابا می‌گذرد اما مامان هنوز حلقه ازدواجش را از دستش در نیاورده. اما عجیب است که دارد وسایل بابا را دور می‌ریزد. برایم مبهم و متناقض است. اگر با افسوس و نگاه به گذشته زندگی نمی‌کنی پس چرا حلقه هنوز دستت است؟ احمق بالفطره‌ام. تازه وقتی داستان دلدادگی عمو هرمز را می‌شنوم چرایش را میفهمم: آن حلقه را عشق بهروز به او داده بود اما آنها صرفا وسایل شخصی بهروز است. جهانی که با هم ساختیم مهم است نه جهان خودساخته یکی از دو طرف. بی‌رحمانه است و در آنِ واحد، عادلانه.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.