یادداشت نرگس بانو
1404/4/26

کتاب همنام برام تجربهای فوقالعاده بود و واقعاً خیلی دوستش داشتم. دوباره وارد دنیای فابل شدم و این بار بیشتر با شخصیتها و احساساتشون همراه شدم. هر صفحه پر از هیجان، تصمیمهای سخت و لحظاتی بود که قلبم تندتر میزد. رابطهی وست و فابل هنوز هم در مرکز داستان قرار داشت و دیدن رشد و عمق این عشق، واقعاً لذتبخش بود. لحظههایی که با هم بودن، هم شیرین و هم پرتنش بود و باعث میشد همیشه کنجکاو باشم تا بدونم سرنوشتشون به کجا میرسه. عشقشون به قدری واقعی و صادقانه بود که وقتی بهش فکر میکنم، هنوز احساسم زنده میشه. همچنین داستان پر از ماجراجوییهای تازه و کشفهای غیرمنتظره بود. هر فصل مثل یک موج جدید بود که منو غرق خودش میکرد و باعث میشد انگار واقعاً توی دریاها و مکانهای ناشناختهی داستان زندگی کنم. هیجان و خطر در کنار دوستیها، وفاداریها و لحظات آرام، ترکیبی فوقالعاده ایجاد کرده بود. پایان کتاب هم مثل جلد اول، پر از شگفتی و باز بودن بود و باعث شد تا مدتها بهش فکر کنم و حتی دلم بخواد دوباره کتاب رو از اول بخونم. همنام برای من فقط ادامهی یک داستان نبود؛ یک تجربهی کامل و زنده بود، پر از احساس و هیجان، که هنوز بعد از بستن کتاب، حس میکنم منو با خودش همراه کرده.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.